0 LIKES LikeUnLike
امشب توی واین کلابی که هر جمعه شب با بچه ها دایر می کنیم نیل رو به من کرد و Ú¯ÙÂت "چی شده؟ ساکتی امشب!" Ú¯ÙÂتم "هیچی! خیلی سردماغ نیستم." Ú¯ÙÂت "اتÙÂاقی اÙÂتاده!؟ اوضاع رو براهه؟" Ú¯ÙÂتم "مثل همیشه همه چیز خوبه. ÙÂقط من ØÂال و ØÂوصله ندارم. تو پریودم." اینو Ú¯ÙÂتم که یهو ملت با صدای بلند زدند زیر خنده. انگار همه منتظر بودند که لااقل یه خورده از چرندگویی های معمول من رو بشنوند.امشب از نظر روØÂی خسته بودم که با بچه ها برم بیرون پس شراب ام رو زودی سر کشیدم و برگشتم خونه. گذشته از اون طی یک ماه گذشته هر هÙÂته دو سه شب اش رو بیرون بوده ام. اگه امشب هم بیرون می رÙÂتم شاید باز مثل بسیاری دÙÂعه های دیگه ساعت سه و چهار صبؠمست و پاتیل به خونه بر می گشتم. کلی هم پول خرج می کردم و کبدم رو با بیش از اندازه الکل نوشیدن داغون می کردم.
Tags:
Report (0) (0) | earlier
Latest activity: earlier. This question has 1 answers.